خبرم اگر گرفتی

هنوز هم آنجایم

در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر

وکمی بی ذوقم

فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 

واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی

من یک هنرمندم

می سرایم شعری آمیخته با عشق

تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است

گریه ی کودکی کهنه شود

راستی

روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!

من یک هنرمندم 

درد من تنهایی است

وکمی دلتنگم

به بلندای درختان همیشه سبز سوگند

درد من گمشده است

در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!

شاعر : عیسی کیانی کری


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات دانشگاه پیام نور فرش ماشینی کهکشان خدمات تخصصی هود و گاز در شیراز Eric معرفی هنرمندان ایران طرح های خاص فتوشاپی نکات روابط زناشویی مطالب علمی در زمینه ورزشی طبی مهدی گیم mahdi game